سفارش تبلیغ
صبا ویژن

کلبه عشق

صفحه خانگی پارسی یار درباره

در مورد واقعه عاشورا


خوانندگان
محترم اینجانب به عنوان مدیر این وبلاگ مطالب ذکر شده را را عینا از کتب
موجود نقل کرده و عقیده بنده هیچ دخالتی در این قضیه ندارد

 

حسین ابن علی (ع)

 

  منبع : کتب مورخان
عرب تالیف شده

    به وسیله دکتر
مسعود انصاری

 

در سال 679/60 معاویه در گذشت و یزید فرزندش جانشینی او را
بر عهده گرفت،ولی حسین بن علی (ع) که در پی کسب قدرت بود ، از بیعت با یزید
خودداری کرد و برای اینکه خود را از فشار و گزند محفوظ دارد ، مدینه را ترک گفت و
در پایان ماه رجب سال 679/60 در مکه سکونت گزید و تصمیم گرفت برای کسب قدرت خلافت با
یزید بن معاویه رویارویی کند.

صالح نجف آبادی ( نویسنده کتاب شهید جاوید از قول طبری ) می
نویسد : امام حسین از نا رضایتیهای مردم عراق و کوفه و بصره استفاده کرد ، روابطی
با آنها برقرار نموده و برای رهبران بصره نامه هایی برای جلب پشتیبانی آنها از خود
ارسال داشته بود.حسین بن علی در یکی از نامه های مذکور نوشته است : (( خداوند محمد
را به رسالت خود برگزید َ، سپس او را به دنیای دیگر برد و ما اهل بیت برای جانشینی
رسول خدا از مردم دیگر شایسته تر بودیم ، ولی قوم ما خلافت را از ما گرفته به خود
اختصاص دادند و ما برای خلافت اسلامی شایسته تریم از کسانی که بر این مقام تکیه
زده اند و اینک فرستاده خود را با این نامه فرستادم و شما را دعوت می کنم که به
منظور زنده کردن خدا و سنت پیامبر کمک کنید ، چون سنت اسلام مرده و بدعت جای آنرا
گرفته است (صالحی نجف آبادی،شهید اسلام ص 266)

نویسنده در ادامه توضیح میدهد که چطور کوفیان به حسین بن
علی (ع) وعده یاری دادند و امام حسین نیز مسلم ابن عقیل (پسر عموی خود ) را به
کوفه فرستاد تا مقدمات کار را فراهم سازد و مسلم ابن عقیل پس از بررسی به امام
حسین پیغام داد که همه کارها به خوبی پیش میرود و پس از آمدن او رژیم بنی امیه
سرنگون خواهد شد.

 

حمکران کوفه در آن زمان نعمان بن بشیر بود که چون وظیفه خود را برای کشف
ماموریت مسلم بن عقیل درست انجام نداده بود ، یزید بن معاویه او را از حکومت کوفه
کنار گذاشت و عبیداله بن زیاد را بجای او به حکومت آن ناحیه فرستاد.

عبیداله بن زیاد پس از ورود به کوفه مسلم ابن عقیل را دستگیر و اعدام کرد.

 

حسین بن علی که از این وقایعت نا امید کننده بی خبر بود ، با اعضای خانواده و
پیروانش به راه خود به سوی کوفه ادامه داد و هنگامی که به ثعلبیه رسیدند ، او برای
نخستین بار از رویدادهایی که بر ضدش انجام گرفته بود آگاه شد.

در این لحظه امام حسین (ع) تصمیم گرفت به مدینه بازکردد اما برادران مسلم بن
عقیل معتقد بودند که باید جنگید و انتقام خون برادرشان را گرفت .

هنگامی که حسین جلوتر رفت ،مشاهده کرد که یک لشگر سوار نظام کوفی راه را بر او
بسته است .


در اینجا به طور جدی قصد بازگشت به مدینه را کرد که فرمانده سربازان کوفی ((حر
بن یزید )) (که پس از آن به لشگریان حسین پیوست و در راه او کشته شد)راه را بر او
بست و وی را از این کار باز داشت .



صبح روز بعد ((عمربن سعد ابی وقاص )) با چهار هزار سرباز کوفی وارد صحنه شد و
برای حسین پیغام فرستاد که او چه می خواهد بکند و چه نقشه ای در سر دارد .حسین
پاسخ داد که اهالی کوفه از او دعوت به عمل آورده اند که به اینجا بیاید اما حال که
منصرف شده اند او تقاضا دارد که به وی  اجازه داده شود از سه کار زیر یکی را انجام دهد :

1. به حجاز
باز گردد

2. به شام
نزد یزید برود و موضوع اختلاف را به طور خصوصی با او حل کند

3. عازم
سرزمین دیگری شود و با مشرکین و کفار به جنگ بپردازد.

عبیداله بی زیاد پس از آگاهی از این درخواست اظهار داشت ،
حسین بن علی یا باید یا یزید بیعت کند یا بی درنگ مورد حمله قرار گیرد.

از دیدگاه مولف ذکر این نکات ضروری است:

1. بین
طایفه بنی هاشم و بنی امیه همیشه رقابت و دشمنی وجود داشته بنابر این یزید نه تنها
قصد داشت خلافت را در خاندان بنی امیه نگهداری کند ، بلکه قلب او از احساس کینه و
انتقام نسبت به خاندان بنی هاشم خالی نبود و اکنون فرصتی برایش ایجاد شده بود تا
بتوتند انتقام بگیرد.

2. نکته ی
مهم دیگری که از نظر روانی بین یزید بن معاویه و حسین بن علی وجود داشته، رقابت
عشقی بر سر دختر زیبایی به نام اورینب بوده است که سرانجام حسین توانسته بود نظر
او را به خود جلب و او را به عقد خود در آورد . تردید نیست که این رویداد نیر سبب
شده که حسین و یزید هر یک کینه یکدیگر را در دل بپرورانند و این در ایجاد واقعه
کربلا بی تاثیر نبوده است .

و اما پس از اینکه جنگ کربلا پایان گرفت و امام حسین (ع) و
هفتاد و دو یارش کشته شدند ، یزید دستور داد خانواده حسین را درنهایت احترام وادب
به مدینه بازگشت دهند .

فرمانده گروهی که خانواده حسین را در این مسافرت همراهی می
کرد ، آنقدر نسبت به آنان مهربانی و متانت کرد که زنان خانواده حسین دستبند های
خود را به عنوان تشکر به او هدیه کردند.


خوانندگان محترم اینجانب به عنوان مدیر این وبلاگ مطالب ذکر شده را را عینا از کتب موجود نقل کرده و عقیده بنده هیچ دخالتی در این قضیه ندارد

ضمنا به منظور صحت نوشته بنده میتوانید کتب مورد استفاده را از لینکهای زیر دانلود کنید

http://www.4shared.com/file/78490605/8ab66d51/haqheeqhat-e-ashoora.html

http://www.4shared.com/file/78643119/38b9ccea/Shiegari___Emam_Zaman.html