• وبلاگ : كلبه عشق
  • يادداشت : داستان واقعي ...
  • نظرات : 2 خصوصي ، 30 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام متن قشنگي بود .ياد دل شكسته ي خودم افتادم.پرسشهايي كه كردي من 5 سال دارم از خودم مي كنم .نمي دونم آيا عشقي هست؟آيا دوستي هست؟چرا بعضي ها دل مي شكنن؟چرا لياقت ندارن؟ممنون از متنت منو به گذشته ها برد.بهم سر بزن دوست عزيز