• وبلاگ : كلبه عشق
  • يادداشت : داستان واقعي ...
  • نظرات : 2 خصوصي ، 30 عمومي
  • ساعت ویکتوریا

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
       1   2      >
     
    خيلي جذاب بود به من هم سر بزن منتظرتم
    + مهديه 

    كاري به واقعيت اين داستان ندارم ولي به من ثابت شده هيچ پسري لايق محبت و خوبيه يه دختر نيست...واسه همينه كه ديگه نميتونم به پسري محبت كنم

    اين داستان واقعي بود ؟

    آخه شبيه همين داستان با اسمهاي واقعي سارا و علي براي يكي از دوستاي من اتفاق افتاد با اين تفاوت كه سارا با علي ازدواج كرد الانم مامان شده

    قيمت سکه در بازار ايران(تومان)-ساعت به روز رساني: 16:15 چهارشنبه 12/04/87
    يک سکه بهار آزادي طرح قديم: 239000
    يک سکه بهار آزادي طرح جديد: 215000
    نيم سکه بهار آزادي : 109000
    ربع سکه بهار آزادي : 55500

    آدما از آدما زود سير ميشن

    آدما از عشق هم دلگير ميشن

    آدما ر و عشقشون پا ميذار ن

    آدما آدم رو تنها ميذار ن

    خيلي برام جالب بود ميدوني چرا ؟

    چون يه جورايي نه دقيقاً مثل داستان زندگي من بود

    در ضمن به روزم منتظرتم حتما بيا دوست عزيز

    سلام

    بايد بگم اين علي آقا بايد خيلي هم خدا رو شكر كنه كه تازه اول راه بوده و اين سارا خانم رو شناخته (اگه بعد از ازدواجشون اين اتفاق مي افتاد مي خواست چكار كنه؟)

    همون بهتره كه ارتباطش قطع شده چون اين جور آدما (سارا خانم) لياقت عشق بعضي از آدما (يعني علي آقا) رو ندارن

    در ضمن تونسته يه تجربه خوب هم به تجاربش اضافه كنه و دفعه بعد با چشم باز و به دور از احساسهاي كودكانه عشقش رو انتخاب كنه

    يه جمله معروفي هم هست (براي كسي تب كن كه برات بميره)

    به نام خدا

    «وبلاگ جامع الف» براي لينک دادن به يادداشت‏ها و وبلاگ‏هاي مورد نظر شما تأسيس شده است و بنا به خط مشي آزادانديشانه‏اي که دارد پيش‏بيني مي‏شود به يکي از وبلاگ‏هاي پرمخاطب تبديل شود. به جز چند لينک که به هنگام آغاز فعاليت در صفحه قرار گرفته است، تمام لينک‏ها به پيشنهاد بازديدکنندگان قرار داده مي‏شود ؛ لذا اگر از يکسويه شدن وبلاگ نگراني داريد، لينک‏هاي مورد نظر خود را اعلام نماييد.

    اين وبلاگ به تمام سلايق فرهنگي، مذهبي و سياسي احترام مي‏گذارد و از اين نظر محدوديتي قائل نيست و فقط يادداشت‏ها و پست‏هاي مخالف قوانين جمهوري اسلامي ايران قابل درج نيستند.

    از همکاري شما صميمانه متشکريم.

    + عجب... 

    واي چه تهمتهايي به اين ساراي بدبخت زده شد

    ..علي از اين موضوع ناراحت بود ، با خودش ميگفت چرا بعضي آدما اينقدر زود خوبيها رو فراموش ميکنن؟

    چرا آدما اينقدر راحت دورغ ميگن؟


    چرا ارزش آدما اينقدر کم شده؟...

    + اي بابا 

    داستانت اصلا واقعي نيست

    چند تا دروغ بزرگ توشه

    سارا تو اون سفر حتي 1 بارهم با اون اقا ارتباط نداشت

    سارا 2 بار تو سفر به علي زنگ زد و علي انقدر بي توجه بوده كه يادش رفته يا شايد يادشه و دروغ ميگه

    سارا هيچ تاتيري از حرفهاي كسي نگرفت و براي اينكه علي هم تو دردسر نيفته اين كارو كرد اما علي بي توجه و معلومه فقط برداشت خودش براش مهمه و به حرفهاي سارا توجه نكرده شايد اصلا نشنيده

    سلام دوست خوبم

    ممنون از اين كه بهم سر زدي گلم

    خيلي زيبا بود

    موفق و مويد باشي

    باباي

       1   2      >